با اینکه یه ساعت پیش پیزا خوردم و الان یه عالمه بستنی و شیرکاکائو و چوب شور و چیپس دارم ناراحتم. دو روز ورزش نکردم عذاب وجدان دارم.فردا باید صبح پاشم و خداییش برم دانشگاه تسویه کنم و عکسشو برا اونی که میخواست برام کار پیدا کنه بفرستم.از دیروز خونه عموم بودم.من وقتی بین آدمهام پرحرفترم اینجا.وقتی که هیچی نمیگم همه چی بهتره و تنها دارم خوش میگذرونم.الان اومدم خونه.خستهام.کاش یکی منو میبرد حموم و تمیز میشدم.چای دم کردم و میخوام بخورم و فوتبال ببینم منتها یه سریالی شبکه یک داره که مامانم میخکوب روشه.اصلا انگار نه انگار بیست و چهارساعت خونه نبودم :(بهم درست و حسابی توجه نشده.گوشام سوت میکشه.پسرعموم پول طلب داشت از رفیقش.پنجاه بار زنگ زد جواب نداد طرف.من یه بار زنگ زدم برا پسره نزدیک بود مخمو بزنه:)))چرا همچنان پشه هست و همچنان منو میخوره؟انقدر خوشمزم؟ایش.خوابم میاد.دلم میخواد سریال ببینم.ولی دلم پیش خوراکیامم هست.چه ناخودآگاهِ کسشری دارم.دغدغهها یکی از یکی زیباتر.ولی ناموسن فردا مثل سگ ورزش میکنم زیبا شم.یادم باشه تو راه برگشت از دانشگاه رنگ موی قرمز پررنگ بخرم.میخوام زیبا شم.دلم اون کولهی پنجهی گربه رو میخواد.اونو بخرم هم زیبا میشم.کاش برنگردی عزیزم.ما آیندهی زیبایی نداریم.برنگرد.خستهام.خوابم میاد.من هیچ کاری نکردم انقدر خوابم میاد فکر کنم برم سرکار همونجا یه قبر برام میکنن جنازمو میندازن توش.آرومترم این روزا.آخ جون فیلم مامانم تمون شد.زد فوتبال.خوشالم دیگه.شب بخر.
تولد سه سالگی"خنده هامو دوست داشت"مبارک:)میدونین؟حتی منی که به گربهها علاقه دارم هم باید نظرمو بنویسم رو یه کاغذ و اونو لوله کنم و بکنم تو کون خودم.نه کون بقیه.میفهمین منظورمو دیگه؟نظراتمونو تو کون همدیگه نباید بکنیم.همین.شب بخیر.
تولد سه سالگی"خنده هامو دوست داشت"مبارک:)مامانم انقدر غذای مورد علاقمو درست میکنه تا حالم به هم بخوره.بابامم انقدر خوراکی موردعلاقمو میخره که ازش متنفر میشم.زن و شوهر کپی همن بخدا.
ابراز محبت در جمعفامیلیم با عین شروع میشه.جدیدا دلم میخواد اسمم عسل باشه.باحال میشه.فکر میکنم بهم بیاد.به مامانم اینا گفتم عسل صدام کنن^_^تازه خواهرمم خیلی جدی تو نقشش فرو رفته بود تو سوپرمارکت گفت عسل بیا اینجا.ببین این بستنی خوبه بگیریم؟:))
به پرواز پرستو، به لبهای ترانه (#بنفشه_انصاری_پرتو)دلم میخواد خیلی چیزا بگم که اینجا جاش نیست.میدونین؟ماها هم جامون اینجا نبود.حقمون اینجا نبود.زندگی کردن اینجا تو این شرایطی که همه دلشون میخواد ماها ساکت بشیم و راحت حذفمون کنن و هیچ حقی_حتی ابتداییترین حقمون_رو بهمون ندن حقمون نبود.میخوام درکنار دلایل دیگهای که برای خودم دارم واسه اینها هم بمیرم.
دستگیری ۵ شرور مجازی در گلوگاهمن نمیفهمم چرا مردم صداشون در اومده بابت حذف دخترا از صفحهی اول کتاب ریاضی سوم ابتدایی.همین که شما زنان نفس میکشین خداتونو شکر کنید.زنده به گورتون نمیکنیم دم در آوردین بابا.میخواین صفحهی اول کتاب ریاضی بچههای کلاس سوم باشین که چی بشه؟همینو واقعا کم داشتیم.بیحیاها.
دستگیری ۵ شرور مجازی در گلوگاهتعداد صفحات : 2